۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

دیدار در شب

...سرد است
و بادها خطوط مرا قطع میکنند
آیا در این دیار کسی هست که هنوز
از آشنا شدن
با چهره ی فنا شده ی خویش
وحشت نداشته باشد؟
*
آیا زمان آن نرسیده ست
که این دریچه باز شود باز، باز، باز
که آسمان ببارد
و مرد، بر جنازه ی مرده ی خویش
زاری کنان نماز گزارد؟
...
فروغ فرخزاد